معرفی کتاب هیپنوتیزم عشق (نمایشنامه)
کتاب هیپنوتیزم عشق (نمایشنامه) نوشته دوشان کواچویچ به سبک یک افسانه جادویی نوشته شده است و عمدتاً دو موضوع را مدنظر دارد: مهاجرت جوانان از وطن با امید به یافتن زندگیای بهتر، و تمایل اولیه انسان برای متوقف ساختن پیری و اجتناب از مرگ. این نمایشنامه عناصری از جادو، هیپنوتیزم، تنهایی، غم و عشق اولیه را درهم می آمیزد.
هیپنوتیزم عشق (Hypnosis of One Love) در سال ۲۰۱۶ به نگارش درآمده است و توسط وسنا رادووانوویچ از نسخه صرب به زبان انگلیسی ترجمه و برای اولین بار از سوی نشر بوی کاغذ با ترجمه معین محبعلیان چاپ و منتشر شده است.
در «هیپنوتیزم عشق» زنی جوان در روستایی از صربستان عاشق مردی ساکن فضا میشود و قصد دارد پدر و مادرش را برای همیشه ترک کند. برادرش پیش از او به کانادا نقل مکان کرده و اخیراً با دختری هندی ازدواج کرده است. روستای آنها چنان خالی از سکنه است که مدرسه محلی تنها پنج دانشآموز دارد.
دوشان کواچویچ (Dušan Kovačević)، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر معاصر که از طنز سیاه برای به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی بهره میگیرد، مهاجرت جوانان به سرزمین های دور را برای یافتن فرصتهای موجود در صربستان برجسته میکند و نسل قدیمیتر را تنها و منزوی نمایش میدهد.
.
کتاب هیپنوتیزم عشق را به چه کسانی پیشنهاد میدهیم؟
نمایشنامه کوتاه هیپنوتیزم عشق برای تمام دوستداران ادبیات نمایشی و تئاتر مناسب است. همچنین، خواندن آن را به کسانی که میخواهند در زمانی کوتاه، کتابی در حوزه ادبیات نمایشی مطالعه کنند را پیشنهاد میدهیم.
.
با دوشان کواچویچ بیشتر آشنا شویم
دوشان کواچویچ نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما اهل صربستان است که بیشتر به خاطر نمایشنامههای تئاتر و فیلمنامههای سینماییاش شناخته میشود. وی همچنین به عنوان سفیر صربستان در لیسبون پرتغال خدمت کرد.
او در صربستان به فعال بودن نامور است. کمدیهایش به ۱۷ زبان ترجمه شدهاند، اما آثارش تا اواسط دهه ۹۰ به زبان انگلیسی در دسترس نبود. از جمله کارهای برجسته کواچویچ میتوان به فیلمنامه زیرزمین و نمایشنامه حرفهای اشاره کرد. فیلم زیرزمین محصول سال ۱۹۹۵ و برنده نخل طلایی جشنواره فیلم کن است. نمایشنامه حرفهای در سال ۱۹۹۰ به نگارش درآمد و فیلمی براساس این نمایشنامه و با همین عنوان در سال ۲۰۰۳ ساخته شد.
.
در بخشی از کتاب هپینوتیزم عشق میخوانیم:
مادر: درسته درسته عزیز دلم. دوباره میآم و برای جوجههات غذا میآرم. تو مادر خوبی هستی… (جغد صدایی میکند.) البته که هستی. وقتی میگم هستی، یعنی هستی مثل من. نیگا دستهگلم رو… داره وسط شب میرقصه… با خودشم حرف میزنه.
میلا: مامان داری با جغد حرف میزنی؟
مادر: آره عزیز دلم! جغد رو میبینم ولی… میفهمم دارم با کی حرف میزنم… شالت رو دوست داری؟ داری به دوستت نشونش میدی؟ همونه که داشتی باهاش حرف میزدی؟
میلا: بله همونه مامان.
مادر: (به عصایش تکیه داده.) خدای عزیز! همیشه با هم حرف میزنید؟
میلا: بله مامان! هیچوقت بهت دروغ نگفتم… همیشه راستش رو گفتم. بهم گفت اجازه گرفته بیاد منو ببینه. منم خیلی خوشحالم مامان.
مادر: (او را در سکوت نگاه میکند و کلماتش را تکرار میکند.) اجازه گرفته تا بیاد ببینتت؟ اینجا؟
میلا: آره مامان! ماهها درخواست میداده. از اولین روز آشناییمون… هنوزم به وجودش مشکوکی؟
.
.شاید به آثار دیگر این نویسنده/ مترجم علاقهمند باشید:
فرزندخواندگی و چهار نمایشنامه دیگر
آیلتس ۶/۵ (نمایشنامه فارسی – انگلیسی)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.