یادگیری از دیرباز به عنوان یکی از مهمترین قابلیتهای بشر به حساب میآمده است. در حوزۀ آموزش و پرورش، مدت زیادی است که یادگیری دانشآموزان در مدرسه، از یک فعالیت بیمعنا و تقلیدشده فاصله گرفته و تلاشهای زیادی در راستای ارتقای یادگیری به عنوان فعالیتی ریشهای و معنادار انجام شده است. اثر حاضر با تمرکز بر مفهوم راهبردهای یادگیری، تجربۀ دانشآموزان از یادگیری را به عنوان فعالیتی پیچیده و چندبعدی ارائه میدهد.
همچنین، با مرور این راهبردها، این کتاب سعی دارد یادگیری دانشآموزان را کندوکاو نموده و با پرداختن به ابعاد مختلف آن، مسیر رسیدن به یک یادگیری معنادار، بنیادی و مستقل را نشان دهد که در آن دانشآموزان مسئولیت یادگیری خود را بهتدریج به عهده میگیرند و با شناخت فرآیندهای متعدد و متنوع موجود در روند یادگیری و همچنین با تسلط بر راهبردهای یادگیری قابل استفاده، این کار روزمره در مدرسه را به فعالیتی پویا، هدفمند و ساختاریافته تبدیل مینمایند.
ساختار کتاب
در کتاب حاضر، فصل ۱ بعضی از مسائل اساسی و الگوهای یادگیری در کلاس را معرفی میکند. منظور ما از آموزش و یادگیری چیست؟ معلمان چه چیزی را میتوانند از روانشناسان در ارتباط با ترویج یادگیری مستقل[۱] بیاموزند؟ یادگیری، انگیزه و احساسات در کلاس درس چگونه با هم مرتبط هستند؟
فصل ۲ بر برخی از مسائل و باورهای نادرست پیرامون یادگیری تأکید میکند. برای مثال، بعضی پیشگامان این بحث دربارۀ سبکهای یادگیری جستجو کردهاند. متأسفانه در برخی موارد، این کارها به طبقهبندی سطحی یادگیرندهها به سه دستۀ سبک دیداری [سبک یادگیری مبتنی بر مشاهده[۲]]، سبک شنیداری [سبک یادگیری مبتنی بر شنیدن[۳]] و سبک حرکتی [سبک یادگیری مبتنی بر حرکت[۴]] انجامیده است و بر طبق ارزیابیهای بسیار سوالبرانگیزی بنا شده است.
فصل ۳ بحثی در ارتباط با محیطهای مختلفی که یادگیرندگان در آن آموزش میبینند ارائه میکند. بعضی از متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که مدارس نتوانستهاند بخشی از یادگیری را که در بیرون از مدرسه جریان دارد بهحساب آورند. ایجاد ارتباط هدفمند بین یادگیری در کلاس با خانه و جامعه میتواند به انواع مؤثرتری از یادگیری بیانجامد.
فصل ۴ بر روی فرد یادگیرنده بهمنزلۀ عضوی فعال در فرایند یادگیری تمرکز میکند. مفهوم راهبرد یادگیری خودکمکی[۵] توضیح میدهد که دانشآموزان چگونه یادگیری خود را در سطوح شناختی، اجتماعی و عاطفی تقویت میکنند. در این فصل همچنین مفهوم یادگیری «خودتنظیمی» در شبکهای از یادگیرندهها و معلمان وابسته به هم، بهمنزلۀ تعبیر دیگری از آنچه به آن یادگیری مستقل میگوییم پیشنهاد شده است.
فصل ۵ تجزیه و تحلیلی بسیار جزئی از رابطۀ بین استفادۀ دانشآموزان از راهبردهای یادگیری و نقش معلم را ارائه میکند. فرایند ارتقا راهبردهای یادگیری و کمک به یادگیرندهها نیز بحث شده است.
فصل ۶ به مفاهیم و اشارات گستردهتری برای مدارسی که در آنها از راهبردهای یادگیری خودکمکی استفاده میشود، میپردازد. مثالهایی از برنامههای آموزشی ابتدایی و متوسطه بهمنزلۀ فرصتهایی برای ارتقای یادگیری درگیرکننده[۶] و هدفمند بیان شدهاند. در نهایت، این کتاب بیان میکند که چنین رویکردی به پیشرفتهای بلندمدتی در یادگیری میانجامد و همچنین برای یادگیرنده، درجایگاه فردی که مادامالعمر به یادگیری میپردازد، پایههای قویتر و محکمتری میسازد.
فصل ۷ برای نتیجهگیری، بحثی را درخصوص اشارات و فواید راهبردهای یادگیری خودکمکی برای مدارس، معلمان و دانشآموزان مطرح میکند. در این فصل دربارۀ تأثیر بهاصطلاح «جهتگیریهای عملکرد[۷]» به یادگیری بحث شده و توصیهها و پیشنهادهایی برای همسو و منظم نمودن برنامههای آموزشی داده شده است. در این فصل، بهخصوص در ارتباط با راهبرد اولیه[۸]، فرصتهای بسیار خوبی برای ارتقای نقش دانشآموزان و معلمان در مدارس وجود دارد.
پانویسها
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.