معرفی کتاب زبانهای ناممکن
کتاب زبانهای ناممکن، نوشتۀ آندریا مورو، زبانشناس و عصبشناس ایتالیایی، توسط دکتر امیر قربانپور و زهرا خانعلیزاده ترجمه و منتشر شده است. این کتاب با نگاهی تازه به مطالعۀ پایههای زیستی زبانهای بشری پرداخته و آنچه که زبان انسان را از هر نظام ارتباطی دیگری متمایز میسازد — به تعبیر مورو، «اثر انگشت زبان بشر» — را مورد بررسی قرار میدهد.
آندریا مورو (Andrea Moro) در فصلهای مختلف کتاب زبانهای ناممکن (Impossible Languages) استدلالها و شواهد نظری و تجربی جالبی را در جانبداری از یک تفسیر زیستی از زبان و قواعد حاکم بر آن ارائه میدهد که برخی از آخرین یافتههای مطالعات عصبشناختی در دو دهۀ اخیر را در بر میگیرند. با مرور برخی ملاحظات تاریخی و فلسفی مرتبط با چیستی زبان و نگرشهای پیرامون آن در ادوار گوناگون، مورو تکینگی زبان بشر را از ابعاد مختلف بررسی میکند: از مقایسۀ نحو زبان با سایر تواناییهای شناختی کمابیش مشابه در انسان (به طور خاص، ریاضیات و موسیقی) تا مقایسۀ زبان انسان با نظامهای ارتباطی سایر حیوانات و همچنین مقایسۀ آن با زبانهای ساختگی.
از جمله نکات مثبت کتاب میتوان به ماهیت فرارشتهای مباحث در بخشهای قابل توجهی از آن اشاره کرد. چنانکه به طور گذرا عنوان شد، نویسنده در بخشهایی از کتاب با مقایسۀ مطالعۀ زبان و قواعد زبانی با مطالعات سایر علوم تجربی، از جمله فیزیک و زیستشناسی، و ارائۀ مثالهایی از حوزههایی به لحاظ تجربی ملموستر، به درک هر چه بهتر چیستی مطالعات زبانی و ملاحظات روششناختی پیرامون آن کمک میکند. در نیمۀ دوم کتاب، نویسنده نتایج برخی آزمایشهای انجامشده بر روی مغز — از طریق جدیدترین روشهای تصویربرداری عصبی و روش مصطلح به جراحی در حالت بیداری — را ارائه میدهد که ویژگیهای خاصی از نحو زبان بشری را آشکار میسازند. در واقع، ارائۀ این شواهد تجربی نیز، با توجه به اینکه آنها نتایج برخی از جدیدترین آزمایشهای عصبشناختی در رابطه با پردازش زبان در مغز را نمایان میسازند، از نکات بسیار مثبت کتاب حاضر است؛ آزمایشهایی که میتوانند خود پایه و الهامبخش پژوهشهای آتی در این زمینه قرار گرفته و به درک هر چه بهتر ویژگیهای زیستی و منحصربهفرد زبانهای بشری — و، به اصطلاح مورو، درک بهتر مرزهای بابل — کمک کنند.
خواندن کتاب زبانهای ناممکن را به چه کسانی پیشنهاد میدهیم؟
خواندن کتاب زبان های ناممکن را به کسانی که در زمینهٔ زبانشناسی و عصبشناسی فعالیت میکنند پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب زبانهای ناممکن میخوانیم:
مسئلۀ دیگری که بر گسترش درک ما از زبان بشری تأثیرگذار است، گذشته از هرگونه سوگیری فلسفی یا ایدئولوژیک، نبود مدلهای حیوانی و، با تعمیم آن، نبود آزمایشهای ممکن بر روی حیوانات است. در اینجا نکتۀ مهمی باید مورد تأکید قرار گیرد: تقریباً تمام حیوانات از زبان استفاده کرده و میتوانند ارتباط برقرار کنند. در واقع، اگر ما کاربردمان از واژۀ «ارتباط» را به یک تبادل سادۀ اطلاعات تقلیل دهیم، با اطمینان میتوانیم بپذیریم که حتی گیاهان نیز ارتباط برقرار میکنند (بالوشکا ، مانکوسو و وولکمان ، ۲۰۱۳). علاوه بر این، حیوانات به وضوح قادر به برقراری ارتباط نمادین هستند. پاشیدن ادرار که در نشان کردن قلمرو توسط گربهسانان مورد استفاده قرار میگیرد نمونۀ واضحی است که در آن یک ابژه (بوی ادرار) توسط دیگر گربهها به عنوان نمادی برای چیز دیگر (کنترل قلمروی خاص) تفسیر میشود. با وجود این، آنچه که بسیار اهمیت دارد این واقعیت است که انسانها تنها حیواناتی هستند که میتوانند عناصر گسستهای (یعنی واژهها، که به وضوح شامل عناصر نمادین هستند) را از نو ترکیب کنند به گونهای که معنای جدیدی حاصل شود، بسته به اینکه این ترکیب چطور صورت میگیرد. از هر فرد انگلیسیزبانی خواسته شود که سه واژۀ Abel، Cain و killed را با هم ترکیب کند، میتواند با ترکیب آنها جملههای Cain killed Abel و Abel killed Cain را بسازد. این جملهها با معانی – یا به عبارت دیگر، شرایط ارزش صدق (شرایطی از جهان که یک جملۀ خبری را درست یا غلط میسازد) – متضاد هستند. واژههای ثابت در جایگاههای متفاوت معانی متفاوتی را بیان میکنند. نحو اثر انگشت هر زبان بشری است و تنها زبانهای بشری دارای این اثر انگشت هستند. حتی در مورد شامپانزهها، نزدیکترین خويشاوندان ما به لحاظ ژنتیکی، در آزمایش مشهوری که یادگیری زبان اشاره توسط شامپانزه را برای اجتناب از دشواریهای مربوط به دستگاه تولید آوایی مورد مطالعه قرار داد (تراس و همکاران، ۱۹۷۹)، چنین نشان داده شده است که آنها در بهکارگیری نحو برای تولید یک معنای جدید ناتوان هستند؛ و همین موضوع در مورد گوریلها نیز در یک بافت محیطی به اثبات رسیده است (جنتی و بیرن ، ۲۰۱۰). مزایایی که ما از نحو به دست میآوریم بیاندازه هستند و احتمالاً انعکاسدهندۀ منحصربهفرد بودن ذهن انسان، به ویژه اینکه میتوان چنین استدلال کرد که شکلی از نحو در دیگر حوزههای شناختی مانند ریاضیات و موسیقی نیز نمود دارد (اگرچه آنها در فهرست عناصر اولیهشان و در نوع قواعد ترکیبی تفاوتهای قابلتوجهی دارند). حیوانات تنها دارای فهرستی از پیامهای ثابت و مجموعۀ کوچکی از پیامها بر پایۀ آن هستند. به بیان سادهتر، انسانها دارای فهرستی از واژگان و حیوانات دارای فهرستی از جملات هستند.
فهرست مطالب
پیشگفتار مترجمان
فصل ۱ . فراگرفتن از ناممکن
فصل ۲ . توصیف «ذهن بنیادی»
فصل ۳ . جملات به مثابۀ دانههای برف
فصل ۴ . غربال غیرمنطقی
فصل ۵ . مرزهای بابل
فصل ۶ . اینترمتزو یا آنچه با بودن یک درخت وجود دارد
فصل ۷ . به سوی منشأ نظم
فصل ۸ . صدای تفکر
فصل ۹ . رعد و برق وارونه
فصل ۱۰ . بهتر از ممکن : زبانهای ساختگی
فصل ۱۱ . نگاهی دقیقتر به چشمان لاکپشت
کتابنامه
واژهنامه
نمایه
این اثر از نظر موضوعی در دسته/های زیر قرار میگیرد:
زبانشناسی
برخی از کتابهایی که در حوزه زبانشناسی منتشر شده است:
بهداشت زبان
درآمدی بر جامعهشناسی زبان
نشانه، ارتباط و ایموجی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.