معرفی کتاب قصه یک شب خیالی (نمایشنامهی کودک)
کتاب قصه یک شب خیالی (نمایشنامهی کودک) نوشته علیرضا تُرمان سعی دارد با زبان شیرین قصه به بررسی چالشی بپردازد که ذهن بسیاری از والدین امروزی را به خود مشغول کرده است.
«قصه یک شب خیالی» ماجرای پسربچه بازیگوشی به نام امید است که علاقه خاصی به شخصیتهای کارتونی خیالی مانند بَنتَن، اسپایدرمن و… دارد و با آنها همزادپنداری میکند. پدرش از این موضوع ناراحت است و نمیتواند نظر و علاقه امید را نسبت به شخصیتهای خیالی تغییر دهد.
یک شب امید به خواب میرود و این، شروع یک شب پُرماجرا برای پسربچه داستان است. سه شخصیت کارتونی مشهور به طور تصادفی پا به خانه امید میگذارند، اما توقع و انتظار امید برای دیدن قدرت و شجاعت افسانهای آنها بینتیجه است. در نهایت، یک سرباز ایرانی به ملاقات امید میآید و با قدرت و شجاعت خود، حس اعتماد به نفس و الهام را به او منتقل میکند. امید میآموزد که قهرمانان واقعی نه در دنیای خیالی، که در واقعیت حضور دارند دارد.
.
خواندن کتاب قصه یک شب خیالی (نمایشنامهی کودک) را به چه کسانی پیشنهاد میدهیم؟
این کتاب برای تمام کودکان پنج تا دوازده سالهای که از تئاتر و خواندن نمایشنامه لذت میبرند مناسب است. همچنین معلمان و مربیان مقطع پیشدبستان و دبستان میتوانند از کتاب «قصه یک شب خیالی» برای برگزاری نمایشهای کودکانه در مدارس استفاده کنند.
.
با علیرضا تّرمان آشنا شویم
علیرضا تُرمان نویسنده، بازیگر، و کارگردان، متولد ۱۳۵۰ است که سالها در حوزه نمایش کودک و نوجوان فعالیت میکند. او دغدغه اصلی خود را مسائل کودکان و نوجوانان میداند، و سعی دارد با بهره گیری از فضایی شاد و موزیکال کودکان را با خود همراه کند و راهی برای حل چالشهای امروزی کودکان و نوجوانان بیابد.
.
در بخشی از کتاب قصه یک شب خیالی (نمایشنامهی کودک) میخوانیم
لئو: ها! ربطش… (از کارش دست میکشد.) ربطش اینه که ما فردا صبح، خیلی طبیعی از خواب بیدار میشیم و مسواک میزنیم، اونم خیلی طبیعی و بعد میریم سر سفره، اونم خیلی…
امید: طبیعی.
لئو: آفرین! بعد صبحونه میخوریم، اونم خیلی…
امید: طبیعی.
لئو: نه. صبحونه رو باید غیرطبیعی خورد. بعدش تو کیفتو برمیداری و از خونه میزنیم بیرون، اونم خیلی…
امید: طبیعی.
لئو: آفرین! بعد میریم مدرسه اونم خیلی…
امید: طبیعی.
لئو: آفرین! و وقتی وارد مدرسه شدیم، میریم درب اول سمت راست. راستی ببینم، درب اول سمت راست کجاست؟
امید: دستشوییه.
لئو: بله میریم… چی گفتی؟! دستشویی؟
امید: بله.
لئو: پس میریم درب اول سمت چپ و بعد میریم داخل کلاس اونم خیلی…
امید: طبیعی.
.
.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.